نظام ازدواج در 5 مرحله تکمیل میشود:
- ارتباط
- انتخاب
- ازدواج
- امتداد
- انصراف
این پنج حوزه پنج مهارت آموختنی است که متاسفانه در کشور ما محل مناسبی برای آموزش این مهارتها وجود ندارد.
ارتباط و انتخاب
اگر مهارت ارتباط را بلد باشید میتوانید با کسی که آشنا شدهاید ارتباط عاطفی برقرار کنید و یا رویا پردازی کنید تا ببینید در آینده در کنار هم چگونه اید.
فرض بر این است که شما در مهارت ارتباط تخصص لازم را دارید که با این فرض، در انتخاب همسر به چه نکاتی باید توجه کرد؟ با چرا شروع کنید؟ چرا باید ازدواج کنید؟ باید در نظر داشته باشید که سوال ها و چراییها را از بعدهای متفاوتی بپرسید و توجه داشته باشید که چرایی انسانها با یکدیگر متفاوت است و باید در نظر بگیرید آیا میتوانید تاهل خوبی داشته باشید و مسولیتپذیر باشید؟
بلوغ عاطفی
شما به یک نفر علاقهمند شدهاید و با او ازدواج میکنید، بعد از مدتی شخص دیگری را میبینید و از آن خوشتان میآید، چه کاری میخواهید انجام دهید؟ بلوغ عاطفی ازدواج به شما میگوید شما به عنوان یک انسان سالم از شخص دیگری خوشتان آمده ولی میتوانم این تسلط و خویشتن داری را از خودم نشان دهم و سر زندگیام بمانم، بلوغ عاطفی به این معنا نیست که شما از کسی خوشتان نیاید، به این معناست که علاقهمندی خودتان را بتوانید مدیریت کنید.
هیچ وقت نمیشود کسی رو پیدا کرد که باتمام خواستهها و نیازهای ما سازگار باشد، به این دلیل که هر شخصی گذشته متفاوت و تجربه های متفاوتی دارد و نوع کنش هر کسی به مشکل متفاوت است. رفتار و نوع نگاه یک انسان شوخ و با یک شخص منطقی متفاوت است و احتمال ناسازگاری وجود دارد، باید مهارت تحمل یک انسان متفاوت با خودتان را یاد بگیرید.
لازم به ذکر است که اگر در مسیر ازدواج مجبور به پرداخت هزینه های بسیاری مانند کنار گذاشتن خانواده یا تغییر حجاب شوید، این ازدواج از پایه دچار مشکل می شود و پرداخت این هزینه ها ممکن است ارزش کافی را نداشته باشد.
نکاتی در باب ازدواج
ازدواج با یک شخص معروف خطر خودشیفتگی بالا میبرد، یک انسان معروف بخشی از زندگی آن مربوط به شغلش می باشد که شهرت و تعامل آن بیشتر از بقیه شغلها است و زندگی خصوصی با آن شخص زیر ذرهبین است. تفاوت فرهنگی انسانها با پذیرش دو طرف چقدر میتواند مشکل ساز شود؟ هر چقدر میزان تفاهم، خویشتن داری و میزان تحمل خودتان را بالا ببرید احتمال به وجود آمدن مشکل پایین میآید، به عنوان مثال مسئله حجاب برای شما ارزش حساب نمیشود اما برای خانواده همسرتان یک نظام ارزشی حساب میشود شما باید تا حد معمول رعایت کنید.
در ازدواج به فکر فرزندانتان باشید:
برای انتخاب همسر فقط نباید به فکر خودتان و یا یک عشق داغتان باشید، باید در نظر داشته باشید که این مرد میتواند در آینده پدر خوبی باشد و یا این زن میتواند مادر خوبی باشد.
امید به تغییر در ازدواج
«بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم میشود»، «من میتوانم او را بروفق مرادم بسازم»، «الان به هوای مجردی چنین رفتار میکند، دنیای متاهلی حال و هوایش را تغییر میدهد»
به شخص جالبی برخورد کردهاید اما بسیاری از رفتارهای آن مطابق میل و سلیقه شما نیست، بسیاری با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواجتان راسختر میشوید و پیش میروید. شما میخواهید اورا تغییر دهید شاید مدت کوتاهی بخاظر علاقه شدید به شما طبق میل شما رفتار کند اما در طولانی مدت نمیتواند اگر خود شخص قلبا نخواهد رفتارش را عوض کند و این به تدریج باعث ناراحتی و مشکلات جدی خواهد بود.
جملات سرخوشانه، عشق در یک نگاه!
وقتی لحظه اول دیدم عاشقش شدم، این جمله ای است که بسیاری از افراد با تکیه بر همین جمله ازدواج میکنند بدون اینکه به خوبی به شخصیت و روحیات و نیازهای یکدیگر توجه کنند، با یکدیگر ازدواج میکنند و اکثراً با گذشت اندک زمانی پی به انتخاب اشتباه خود میبرند.
ظاهر
پزشک حاذقی است، فرد بسیار پولدار و زیبایی است، اندام فوقالعاده خوبی دارد، بسیار خوش مشرب و بذلهگوست، این عنوان ها شاید دلایلی جالبی باشند و فریبنده، اما چشم دوختن به ظواهر افراد، اشتباه دیگری در انتخاب همسر است، چرا که اگر همسرتان دکتر خوبی باشد اما اخلاق خوبی نداشته باشد و مدام دست به تحقیر شما بزند به مرور دچار خودکم بینی و اعتماد به نفس پایین میشوید. گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی میشوید که به دلیل موقعیت شغلیشان برجستهاند، در جایگاه قدرت ویژهای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکنندهای برخوردارند اما اختلاف فرهنگی زیادی با یکدیگر دارید، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند و… ویژگیهای برجسته و برتر برخی افراد باعث میشود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آنها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است، انتخاب شخص مناسب با رفتآمد و گفتوگو تاحدودی موثر است. تناسب در ازدواج امری مهم بوده و بر هر تمایل و گرایشی ارجحیت دارد. هر فردی برای تجربه خوشبختی باید در آرزوی ازدواج با کسی در حد و اندازه خودش باشد.
از چاله در آمدن و در چاه افتادن
فکر کنم با
ازدواج اوضاع روحیام بهتر شود، دوای درد من ازدواج است، اگر ازدواج کنم تمام
مشکلاتم حل میشود و…
اظهارات
فوق، گفتههای افرادی است که دچار «شکست عاطفی» شده و میخواهند با ازدواج از
شرایط و احوالات نابسامان و بد خود رها شوند و حواس و ذهن خود را از حادثه عاطفی
گذشته دور کنند. نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفا تصوری اشتباه و نادرست است که
میتواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد.
دیگر برای ازدواج دیر است!
دیگه داری پیر میشی، کی میخوای ازدواج کنی؟، همسن و سالای تو الان بچه دارن ولی تو هنوز اندر خم یک کوچهای، زودتر ازدواج کنی موفقتری
سنی برای ازدواج مناسب است که هر دو سمت دختر و پسر با مهارتهای نیاز ازدواج آشنا شده و به بلوغ، عقلی، عاطفی، اجتماعی رسیده باشند وقدرت تحمل و درک متقابل را داشته باشند.
اما با این حال بسیاری از کارشناسان، ازدواج در سنین نوجوانی یعنی زیر بیست سالگی را بسیار پرخطر میدانند، حتی گاه ازدواج در سنین بالاتر از این سن را هم به صلاح نمیدانند. برای ازدواج به مهارت های فردی همچون خودآگاهی و شناخت درستی از خویش و اولویتهایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب درست و مناسب بزنند.