روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی در واقع شاخه ای از علم روانشناسی می باشه که در زمینه ی تشخیص و درمان اختلالات روانی تعریف می شود. حدود صدسال از عمر روانشناسی می گذرد اما رشدی که در چندسال اخیر در این زمینه دیده شده است، حیرت آور بوده است. این شاخه یا رشته نیز مانند دیگر علومات، با افزایش روزافزون علم و دانش رشته های تخصصی شکل گرفته و به وجود آمده است. همچنین امروزه در ایالات متحده ی آمریکا، حدود 20 الی 30 بخش و رشته دارد و هر قسمت از آن، علاقه و مهارت خاصی را ارائه می کند. در بیست سال اخیر، هیچ کدام از رشته ها و بخش های روانشناسی به میزان رشته ی روانشناسی بالینی پیشرفت نداشته است و افراد که به این بخش در تحقیق و پژوهش مشغول اند، از رشته های دیگر روانشناسی بیشتر است .

تاریخچه روانشناسی بالینی

به سبب تاثیر عوامل متعدد تکامل روانشناسی بالینی صورت گرفت که تعدادی از آنها از حیطه ی روانشناسی خارج بود. برای مثال : پیشرفت های حاصل از بخش بیولوژی، فلسفه ، سیاست و دیگر بخش های مشابه بخش های گفته شده نیز در شکل گیری تاریخچه روانشناسی درمانی تاثیر گذار بوده است . به عنوان یک رشته ی تخصصی و مستقل از عمر روانشناسی روانی ، نزدیک به نود سال می گذرد و تکامل روانشانسی مرضی با تاریخ آن تجلی یافته است و از انسان های اولیه به عنوان مثالی از گذشته ی آن، می شود یاد کرد که امراض روانی را پدیده ای ماورءالطبیعه نام گذاری کرده بودند.

سوراخ کردن جمجمه به منظور آزادکردن روح کثیف و به زنجیر بستن، تنبیه جسمی و دیگر شکنجه ها از روش های درمان بیمارانی بود که تصور می شد دچار جن زدگی و ارواح شده باشند. در فرانسه، اواخر قرن هجدهم پزشکی به نام فیلیپ پنیل رئیس بزرگترین بیمارستان روانی در آن کشور شد. او با اصطلاحات دوستانه به درمان می پرداخت و همچنین مسمزیسم در قرن نوزدهم به وجود آمد. کسی که به درمان روانی با استفاده از هیپوتیزم پرداخت، مسمز بود.

ویژگیهای روان شناسی بالینی

وظایف روان شناسی بالینی متفاوت است و به عواملی به کار کردن روانشناس در آن موسسه  و نوع تحصیل و تعلیمات عملی که پشت سر گذاشته است، بستگی دارد . برای مثال : ممکن است وظایف یک روانشناسی بالینی در یک بیمارستان، منحصر به تشخیص نوع بیماری توسط تست باشد و همچنین امکان دارد که در مدارس، زندان ها و … انجام وظیفه داشته باشد و انجام دهد.

انواع روان شناسی بالینی :

1- روانشناسان و روانکارنی که اشتراک مساعی برای درمان بیماری و توجه آنان به کشف بیشتر ماهیت بیمار و توجه به طرز معالجه ی فردخاص انجام می دهند.

2- روانشناسانی که توسط تست های روان شناسی به صورت عمده وقت خود را به صرف اندازی گیری خصوصیات افراد می کنند.

3- روانشناسانی که به انجام فعالیت های دسته اول و دوم به طور مساوی مشغول اند.

4- روانشناسانی که علاقه به تحقیق و آزمایش ویژگی های بیماران روانی دارند و به کشف علت و علائم و طریقه ی درمان از راه تجربی می پردازند.

لازم به ذکر است که گفته شود روانشناسان به اینکه آگاهی داشتن از تمام این روش های برای آماده سازی روانشناسی بالینی ، ضرورت دارد، اعتقاد دارند . روانشناسی بدون آشنایی با زمینه ی آنها، نمی تواند به نحواحسن نقش مثوثری در انجام وظایف داشته باشد.

تشخیص در روانشناسی بالینی

استفاده از روش های مختلف برای تشخیص اختلالات؛ راه حلی است که روانشناسان آن را دنبال می کنند. این روش ها : مشاهده رفتار بیمار و آزمون های روانی و … است.

درمان در روانشناسی بالینی

برخی از روانشناسان بالینی دیدگاه التقاطی دارند و بهره ای از شیوه های درمانی می برند و همچنین روش های متفاوت درمانی در این زمینه ی روانشناسی موجود است که با توجه به رویکرد نظری که در روانشناسی دارند، روانشناسان از آنها به کار می گیرند، برای مثال : شناخت درمانی.