میل جنسی در انسان:
میل جنسی انسان عبارت است از ظرفیت داشتن برای داشتن تجربهها و پاسخهای شهوانی. گرایش جنسی فرد بر میل جنسی و کشش او به فردی دیگر مؤثر است. تمایلات جنسی میتوانند جنبههای هیجانی، فیزیولوژیک یا معنوی داشته باشند. جنبههای فیزیولوژیک (بیولوژیکی) از تمایلات جنسی اشاره دارد به مکانیسم تولیدمثل و همچنین سائقهای بیولوژیکی بنیادینی که در همه گونههایی که توسط هورمونها کنترل میشوند وجود دارند. جنبه احساسی یا فیزیکی از تمایلات جنسی اشاره به رابطههای میان افراد دارد، که از طریق احساسات ژرف یا نمودهای فیزیکی از احساسات عاشقانه، اعتماد یا دلنگرانی بیان میشود؛ و همچنین نگرش معنویای نیز نسبت به تمایل جنسی در یک فرد یا در ارتباطاتش با دیگران وجود دارد. تمایل جنسی انسان بر فرهنگ، سیاست، قوانین، و فلسفه زندگی تأثیر میگذارد و از آنها تأثیر میپذیرد. این تمایل به مسائل همچون اصول اخلاقی و فلسفه اخلاق، خداشناسی، معنویت، یا دین ارجاع پیدا میکند و در برخی از فرهنگها مورد سرکوب جنسی واقع میشود.
علاقه به فعالیت جنسی بهطور معمول در هنگامی که فرد به سن بلوغ میرسد افزایش مییابد. به اعتقاد برخی از صاحبنظران رفتار جنسی انسان توسط داشتههای ژنتیکی او تبیین میشود، و به نظر عدهای دیگر پیآمد محیط یا ترکیبی از هر دو جنبه زیستشناسی و محیطی است. این مباحثه از نوع مناظره «سرشت و پرورش» است و از این رو است، که در نهایت بتوان منشأ صفات رفتاری را که به دلیل ویژگیهای ذاتی مانند غرایز و رانهها هستند تعریف کرد. مفهوم تربیت به عنوان عاملی محیطی یا از محرکهای خارجی که رفتار، احساسات و تفکر را تحت تأثیر قرار میدهند تعریف شدهاست. تفاوتهای زیستی و فیزیکی شامل چرخه پاسخ جنسی انسان در میان مردان و زنان نیز میشود.
نظریههای دیگر همانند نظریه فرگشت در نظریه استراتژیهای جنسی انسان و همینطور نظریه یادگیری اجتماعی نیز به ارائه دیدگاه دربارهٔ جفتیابی یا تولیدمثل انسان پرداختهاند. دیدگاههای اجتماعی-فرهنگی به تمایل جنسی شامل نگرش از دیدگاه توسعه تاریخی، و از روی باورهای مذاهبی همچون یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودیسم، هندوئیسم، آتئیسم و ایدئولوژیهای سیاسی از قبیل کمونیسم و کاپیتالیسم میشود. همچنین این موضوع در بررسی مباحثی مانند کنترل بیماریهای آمیزشی و پیشگیری از بارداری مورد بررسی واقع میگردد.
میل جنسی چگونه تعریف و اندازه گیری می شود؟
میل جنسی مرحله انگیزشی و علاقه به فعالیت جنسی است که به شک علاقه و تمایل در می آید تا با شریک جنسی و عاطفی خود در یک فعالیت جنسی شرکت کنیم. این امر یک جنبه از چرخه جنسی انسان است ونحوه تجربه آن می تواند به تعداد انسان ها متنوع باشد. تمایلات جنسی برای یک فرد واحد، در زمان های مختلف نیز تغییر می کند ( برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چرخه پاسخ جنسی کلیک کنید).
از آنجایی که میل جنسی یک مفهوم غیر عینی و در واقع ذهنی است؛ تعریف کردن و اندازه گیری آن همواره دشواراست. این میل می تواند با نشانه هایی درونی و بیرونی شروع شود اما لزوما همیشه به فعالیت جنسی ختم نمی شود. در واقع ممکن است که فرد با پرداختن به برخی تخیلات و فانتزی های جنسی یا دیدن یک فرد جذاب امیال جنسی پیدا کند بدون اینکه در نهایت در یک رابطه جنسی درگیر شود.
آمیزش جنسی در انسان:
آمیزش جنسی در انسان، سکس یا خفتوخیز معمولاً به عملی گفته می شود که یا برای لذت جویی و یا تولید مثل انجام شود که به ورود اندام تناسلی مرد در اندام تناسلی زن گفته میشود. افراد معمولاً قبل از انجام رابطهجنسی با نوازش و بوسیدن قسمتهای تحریکپذیر جنس مخالف، خودشان را برای آمیزش جنسی آماده میکنند. در صورت موفقیت انجام برانگیختگی جنسی، کامجویی این عمل را انزال و ارگاسم گویند و در صورت موفقیت در عمل تولیدمثل، سلولهای اسپرم جنس مذکر وارد بدن جنس مؤنث شده و تخمکهای زن بارور میشود. این کار باعث تشکیل اندامگان جدیدی میشود.
در زمان برانگیختگی جنسی، بدن با بالا بردن ضربان نبض و انقباض ماهیچهها خود را برای آمیزش آماده میکند. در مردان خون به سمت آلت تناسلی روان شده که موجب بزرگتر شدن و سفت شدن آن میشود تا ورود آلت مرد در مهبل زن سادهتر گردد. در زنان دیوارههای مهبل نمناک شده، بخش درونی مهبل منبسط شده و کلیتوریس بزرگ میشود. در مرحلهٔ اوج لذت جنسی فشارهای عصبی-ماهیچهای که در مراحل قبل جمع شده در چند ثانیه آزاد میشود. مهبل شروع به انجام یک سری انقباضات منظم میکند و آلت مردانه نیز به صورت موزونی جمع شده که اسپرمها و منی را دفع کند. آمیزش جنسی با خروج منی (حاوی اسپرمها و مایع حاوی مواد غذایی برای اسپرمها، آب، نمک و متابولیتها) درون کانال مهبلی زن پایان میپذیرد. نهایتاً اندامهای جنسی به حالت اولیهٔ قبل از تحریک بازمیگردند.
برای آمیزش جنسی جهت کامجویی، روش مورد ترجیح یک زوج از فرهنگ آنها تأثیر میپذیرد؛ به عنوان مثال، مردمان برخی فرهنگها روش آمیزش چهره به چهره را بر روشهای دیگر، ترجیح میدهند؛ در حالی که در برخی فرهنگها این روش آمیزش، محبوبیت آنچنانی ندارد. ولی آمیزش جنسی جهت بچه دار شدن به توصیه پزشکان صرفاً باید به صورت چهره به چهره انجام شود. آمیزش جنسی توسط انسانها ممکن است به صورت دسته جمعی نیز صورت گیرد که به آن سکس گروهی میگویند.
برای بسیاری از جوامع باستانی و سنتی، روابط جنسی دارای معانی برجسته مذهبی بودهاست. عموماً برای این موضوع از تمثیل «حاصلخیزی یا باروری» استفاده میشدهاست. مشخص نیست که آیا قدیمیترین جامعهٔ یکجانشین کشاورز (که حدود ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد در ناحیه مدیترانه به وجود آمدند)، از ارتباط علیت و معلولی بین «آمیزش جنسی» و «حامله شدن» آگاه بودهاند یا خیر، ولی به نظر میآید که آمیزش جنسی به عنوان بخشی از نظام باروری طبیعت نگریسته میشده زیرا تطبیقی بین زن و «زمین مزرعه»، بین مرد و «شخم»، و بین آمیزش جنسی و «عمل شخمزدن» در این فرهنگها دیده میشود. از اقوام گذشته داستانهای آفرینش زیادی که صحبت از خلق کیهان به دلیل آمیزش جنسی موجودات نخستین یا خودارضایی یک موجود نخستین میکنند، به دست رسیدهاست. همچنین رابطهٔ جنسی بین خدایان و انسانهای مؤنث موضوعی است که در فرهنگهای مختلف بسیار به چشم میخورد.
در مذاهب و فرهنگهای مختلف نگرشهای متفاوتی نسبت به آمیزش جنسی دیده میشود. یک رویکرد آن را «مثبت» و «طبیعی» قلمداد کرده و مراسم مذهبی خاصی نیز برای آن پیشنهاد میدهد، و یک رویکرد دیگر نگاهی «منفی» نسبت به آمیزش جنسی دارد. به عنوان مثال قرآن آمیزش جنسی را شیطانی یا لزوماً موجب دلبستگی به دنیا در نظر نمیگیرد اگرچه نگاه شهوانی نسبت به زنان را مثالی از شیفتگی به لذتهای دنیا میداند. این نظر اشاره به آیه ۱۴ سوره ۳ قرآن دارد.
فلاسفه در شاخهای از فلسفه به نام «فلسفه سکس» به بررسی آمیزش جنسی و موضوعات مربوط به آن از دیدگاه مفهومی، اخلاقی، متافیزیکی، و هنجاری میپردازند. ارزشگذاری اخلاقی بر روی رابطه جنسی به نگاه فرد به ماهیت برانگیختگی و امیال جنسی در انسان بستگی دارد. در این زمینه فلاسفه به دو دستهٔ عمدهٔ خوشبینها و بدبینها تقسیم میشوند. فلاسفهٔ بدبین برانگیختگی جنسی و انجام عملی بر اساس آن را در حد کرامت و شأن انسان نمیبینند. فلاسفهٔ خوشبین آمیزش جنسی را مکانیزمی در نظر میگیرند که به صورت طبیعی و از روی شادی پیوندی جنسی و غیرجنسی میان دو نفر برقرار میکند.
مصداقهای سوء استفاده جنسی در قوانین ذکر میشود و این قوانین بسته به زمان و مکان تغییر میکند. تقریباً در تمامی نظامهای قضایی تجاوز جنسی جرمی با مجازات سنگین محسوب شدهاست.
تفاوت های زنان و مردان در میل جنسی:
میل جنسی در مردان زودتر از زنان بروز و ظهور پیدا می کند. از آنجایی که میل جنسی پیش زمینه ای برای برانگیختگی و فعالیت جنسی است. پسران نسبت به دختران در سنین پایین تر اشتیاق به فعالیت های جنسی نشان می دهند. مردان مشخصا سائق جنسی و اشتیاق جنسی بالاتری را نشان می دهند و همین طور در طی زندگی تجربه رابطه جنسی با شرکای جنسی بیشتری را گزارش می دهند.
به طور متوسط تمایلات جنسی مردان در طول زندگی قوی تر، متناوب تر و طولانی تر باقی می ماند. هر چند زنان به تناوب مردان میل جنسی را احساس نمی کنند، ولی هرگاه که آن را احساس می کنند، شدتش به اندازه مردان می باشد.
توصیه می کنیم برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه به مقالات برانگیختگی جنسی در زنان ومردان و رابطه جنسی مراجعه کنید.
از دیدگاه زیستشناسی
مراحل چرخه واکنشهای جنسی مرد و زن را میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد: تحریک، برانگیختگی جنسی، اوج لذت جنسی (ارگاسم) و مرحله آرامش.[۳] در مرحله تحریک، بدن خود را با بالا بردن ضربان نبض و سفت کردن ماهیچهها برای آمیزش آماده میکند. در مردان خون به سمت آلت مردانه روان شده که موجب بزرگتر شدن و سفت شدن آن میشود (نعوظ). در زنان دیوارههای مهبل نمناک شده، بخش درونی مهبل پهنتر شده و کلیتوریس بزرگ میشود. در مرحله برانگیختگی جنسی تنفس شدید میشود و سخت شدن ماهیچهها ادامه مییابد. غدههای سر آلت مردانه متورم شده و بیضه ها بزرگ میشوند. در زنان مهبل خارجی خودش را جمع کرده و کلیتوریس منقبض میشود. در مرحله اوج لذت جنسی یا ارگاسم فشارهای عصبی-ماهیچهای که در مراحل قبل جمع شده در چند ثانیه آزاد میشود (انزال). در زنان، مهبل شروع به انجام یک سری انقباضات منظم میکند و در مردان آلت مردانه نیز به صورت موزونی جمع شده که اسپرمها و منی را دفع کند. نهایتاً در مرحله آرامش آلت مردانه به وضعیت قبلی بازمیگردد و در زنان مهبل و بقیه اجزای دستگاه جنسی به حالت اولیه قبل از تحریک بازمیگردند. مردان در طول این مدت قابلیت انجام آمیزش جنسی را از دست میدهند. این مرحله میتواند از چند دقیقه تا چند ساعت به طول بینجامد. زنان چنین حالت بازگشتی را ندارند و میتوانند در هر زمانی پس از مرحله آرامش مجدد تحریک شوند.
در صورتی که اسپرمها با موفقیت به تخمک
برسند موجب تشکیل سلول تخم و بارداری میشود. برای جلوگیری از بارداری از وسایلی
چون کاندوم و داروهای حاوی استروژن و پروژسترون استفاده میشود. بارداری برای
انسان ۳۸ هفته طول میکشد و زمان شروع آن از آخرین قاعدگی است. نوزادانی که زودتر
از ۳۸ هفته به دنیا بیایند نارس نامیده میشوند.
اولین آمیزش جنسی
در اغلب موارد پرده بکارت زنان در اولین آمیزش جنسی پاره شده که میتواند همراه با درد و خونریزی باشد (جنس مؤنث انسان از نظر داشتن پرده بکارت و خونریزی در هنگام پاره شدن آن در میان پستانداران یکتا است). اما در برخی زنان پرده بکارت به جای پاره شدن کشیده میشود. مواردی هم وجود دارد که پرده حتی در هنگام زایمان نیز پاره نمیشود. پرده بکارت همچنین ممکن است به دلیل استفاده از تامپون، حرکات ورزشی شدید یا نوازش شدید پاره شود.
حالات مختلف
نوشتار اصلی: روش آمیزش جنسی
روشی مورد ترجیح یک زوج برای آمیزش جنسی به فرهنگ آنها بستگی دارد. به عنوان مثال آمریکاییان روش آمیزش چهره به چهره را بر روشهای دیگر ترجیح میدهند در حالی که در برخی فرهنگها این روش آمیزش محبوبیت آنچنانی ندارد. بگفته جان پال مککینی از دانشگاه ایالتی میشیگان محبوبیت روش آمیزش چهره به چهره در آمریکا بحدی است که بر اساس آمار یک کتاب منتشر شده در سال ۱۹۶۷، ۷۰ درصد زوجها در آمریکا اصلاً روش آمیزش دیگری را بجز روش چهره به چهره امتحان نکرده بودند.
لذت جنسی
از دیدگاه زیستشناسی لذت جنسی نتیجه واکنشهای شیمیایی است که در مغز رخ میدهد (برخی از فیلسوفان معادل بودن فرایندهای شیمیایی مغزی و کیفیات ذهنی از جمله لذت ارگاسم را نمیپذیرند). اکثر مطالعات روانپزشکان عصبشناس نشان میدهد که لذت جنسی ناشی از تحریک مسیر دوپامینرژیک است. اوج لذت جنسی (ارگاسم) در مردان با عمل تولید مثلی خروج اسپرم به واژن همراه است اما اوج لذت جنسی در زنان هم از طریق واژن و هم از طریق چوچوله ممکن است و میتواند از طریق چوچوله و بدون دخول هم اتفاق بیفتد. تفکیک لذت جنسی و عمل آمیزش از موضوعات مورد مناقشه میان زیستشناسان در مورد بودهاست. برخی پیشنهاد دادهاند که وجود اوج لذت جنسی در زنان از ملزومات تولیدمثل زنان نیست یعنی برای تلقیح اسپرم و تخمک نیازی به ارگاسم زن نیست. در نتیجه لزومی نداشته که در مسیر فرگشت این دو با یکدیگر تطبیق کامل پیدا کنند.
دیدگاه تکاملی
بگفته برنارد کمپبل تکامل انسان و گسترش قشر مغز خصوصاً لوب پیشانی و لوب آهیانهای تأثیر مهمی بر رفتار جنسی انسان داشتهاست. از یک طرف محدودهٔ تحریکاتی که میتوانند منجر به پاسخ جنسی در انسان شوند گسترش یافته و از طرف دیگر قابلیت امتناع از آمیزش -زمانی که تمام تحریکات برای آمیزش جنسی فراهم است، به وجود آمدهاست. در مورد «گسترش محدوده تحریکاتی که میتواند منجر به پاسخ جنسی شود» میتوان گفت که به عنوان مثال به صورت یک قانون کلی در پستانداران، جنس مؤنث قبل از بلوغ به رفتارهای جنسی روی نمیآورد در حالی که جنس مذکر قبل از بلوغ گاهی اوقات به آن روی میآورد. شامپانزهای مؤنث تا حدی علاقه به آمیزش قبل از بلوغ دارند. اما در انسان در صورتی که کنترل جامعه وجود نداشته باشد، هم پسر و هم دختر غیربالغ تقریباً تمامی رفتارهای جنسی ممکن را (بجز خروج منی) از خود نشان میدهند. از طرف دیگر «گسترش قابلیت امتناع از آمیزش» تا حدی افزایش یافته که مردان به راحتی میتواند در طول عمر خود دست به آمیزش جنسی نزنند. در زنان تمایل جنسی مربوط به استروس تقریباً از بین رفتهاست. در حالی که ترشح استروژن هنوز وجود دارد، این هورمون نقش مشخصی بازی نمیکند و رابطهٔ جنسی به دلیل تحریک جنسی تقریباً در هر زمانی میتواند برقرار شود.
اختلال عملکرد جنسی
جالینوس و دیوسکوریدس، طبیبان یونانی، حشیش را برای کاهش میل جنسی تجویز میکردند. طب سنتی ایرانی نیز تأثیر کوتاهمدت حشیش را افزایش تمایلات جنسی ولی تأثیر بلندمدت آن را ضعف جنسی میدانست. حشیش برای کاهش تمایلات جنسی برای اولین بار توسط پزشکان مسلمان در هند تجویز شد.
اختلال عملکرد جنسی (به انگلیسی: sexual dysfunction) به مجموعه مشکلات مربوط مراحل تحریک، برانگیختگی جنسی و ارگاسم در چرخه واکنشهای جنسی گفته میشود. در ابتدای قرن بیستم پزشکانی مانند کرافت-ابینگ اختلال عملکرد جنسی را ناشی از استمنا در دوران کودکی، و فعالیت جنسی بیش از حد پس از بلوغ میدانستند و جهت معالجه آن ممانعت از استمنا در کودکان و کاهش فعالیت جنسی بالغین را پیشنهاد میکردند. دیدگاه دیگری که بعدها توسط فروید رواج یافت اختلالات جنسی را از عوارض حل نکردن عقده ادیپ میدید. این توضیح از اختلالات جنسی برای سالها غالب بود اگر چه رواندرمانی پیشنهادی فروید برای رفع اختلالات جنسی ناکارآمد بود. اولین روانپزشکانی که دیدگاه فروید را به چالش کشیدند رفتاردرمانگرانی مانند ژوزف ولپی بودند که تشویش و اضطراب را علت اصلی اختلال عملکرد جنسی میدانستند. این روانپزشکان جهت کاهش اضطراب از بیمار میخواستند که سلسله مراتبی از رفتار جنسی را در حالتی که در آرامش عمیق ماهیچهای قرار دارد تصور کند. بیمار سپس همان رفتارها را در همان وضعیت آرامش انجام میداد. تحقیقات بعدی ویرجینیا جانسون و ویلیام مسترز نقش عمدهای در توسعه روشهای درمانی اختلال جنسی ایفا کرد. آنها توضیح روانی بهتری از عملکرد جنسیتی ارائه کرده و روشهای درمانی جدیدی را پیشنهاد کردند. جانسون و مسترز تأکید میکردند که اختلالات جنسی مشکل هر دو شریک جنسی است و نه مشکل یکی از آنها. از این جهت معالجه هر دو نفر را تجویز میکردند. آنها رابطه جنسی را رفتاری طبیعی در نظر میگرفتند که قابل یادگیری نبوده، بلکه باید به افراد در حذف موانعی که در بروز رفتار جنسی معمولی آنها وجود دارد کمک کرد. جانسون و مسترز معتقد بودند که موضوعاتی مانند شرطی شدن فرهنگی، نگاه خانواده و دوران کودکی به آمیزش جنسی، نگاههای مذهبی، مهارتهای بیانی ضعیف و بسیاری عوامل دیگر در رشد اختلالات جنسی مؤثر هستند. پیشرفت بعدی کمی بعد توسط هلن کاپلان در کتابش با عنوان «سکس درمانی جدید» (به انگلیسی: The New Sex Therapy) بدست آمد. هماکنون برای اختلال در نعوظ از داروهایی که در آن از «سیلدنافیل آنزیم غیرفعالکننده گوانزین مونوفسفات حلقوی» استفاده میشود.
فواید رابطه جنسی
رابطه جنسی باعث کاهش اضطراب، افزایش حس شادی، تقویت سیستم ایمنی، تسکین درد، کاهش روانرنجوری و کاهش خطر ابتلا به سرطان پروستات میشود.افزایش رابطه جنسی در میانسالی ممکن است انسان را باهوشتر کند و اثرات مخرب افزایش سن بر نگهداری و فراخوانی اطلاعات از حافظه را جبران کند. قسمت هیپوکامپ مغز جایی است که در آن حافظه بلندمدت شکل میگیرد. با افزایش سن در پستانداران و از بین رفتن نورونهای این قسمت مغز، آنها دچار انواع «فراموشی»ها میشوند. موشها پس از قرارگرفتن در معرض مداوم و درازمدت رابطه جنسی، عملکرد حافظه و شناختشان بهبود یافتهاست. همچنین بررسیهای مغز این موشها نشان از حضور سلولهای عصبی جدید به ویژه در قسمت هیپوکامپ داشتهاست. رابطه جنسی و سکس به عنوان یک نوع تعامل احساسی و فیزیکی با افراد دیگر، موجب کاهش استرس و افزایش رشد سلولهای ناحیه هیپوکامپ میشود.
میل جنسی از منظر زیست شناسی، اجتماعی و فرهنگی
با در نظر گرفتن میل جنسی از زاویه زیستی و اجتماعی-فرهنگی می توانیم درک کامل تر و روشن تری از آن داشته باشیم. به لحاظ زیستی می توان گفت که تمایلات جنسی زنان و مردان نوعی غریزه یا سائق است و ماهیت آن مانند سایر غرایز می باشد. مثلا فرد گرسنه به دنبال غذا می رود برای اینکه تنش و درد خود را فرونشاند. در واقع میل جنسی نیز فرد را بر می انگیزد تا به دنبال پاسخی برای نیاز خود باشد.
میل جنسی شدیدا با عوامل بیولوژیکی در ارتباط است :
- سطح هورمون های بدن
- تغذیه
- سن
- سلامت کلی
از طرف دیگر، جدای از عوامل زیستی، می توان تمایلات جنسی را با چیزی فراتر از نیاز به فرونشاندن حس تشویش یا لذت بردن توجیه کرد. گاهی اوقات میل جنسی اهداف دیگری هم دارد. برای مثال حس نزدیکی به شریک جنسی یا بالارفتن صمیمیت بین زوجین. این اهداف از اساس جنسی نیستند ولی همین اهداف غیر جنسی می توانند باعث بالا رفتن تمایل و علاقه به فعالیت های جنسی شوند.
روان شناسان معتقدند قوی بودن میل یا انگیزه برای فعالیت جنسی، بستگی به این دارد که تجارب قبلی فرد از فعالیت جنسی چقدر لذت بخش و تقویت کننده بوده اند. در واقع هرچقدر ما تجارب لذت بخش تری داشته باشیم، در آینده بیشتر میل به فعالیت مشابه خواهیم داشت و برعکس.
تمایلات جنسی هم چنین تحت تاثیر عوامل فرهنگی یا اجتماعی نیز می تواند تغییر کند، هدایت شود، کاهش یا حتی افزایش یابد. در واقع فرد به خاطر مسائل فرهنگی سعی در کنترل میل جنسی اش می کند و در مقابل آن بی اختیار عمل نمی کند. میل جنسی به طور معمول به جنس مخالف منسوب می شود، با این حال در برخی موارد افراد گرایشات جنسی متفاوتی پیدا می کنند.