سندرم خستگی مزمن(Chronic fatigue syndrome) یا میالژیک انسفالومیالیتیز (myalgic encephalomyelitis) وضعیتی پزشکی است که نشانه اصلی آن خستگی مفرط و مزمنی است که با انجام هرگونه فعالیت ذهنی یا جسمی به مراتب شدیدتر میشود. این بیماری با انواع دیگر خستگی مزمن و معمول مانند خستگی ناشی از کم خونی، افسردگی و … متفاوت است و وجه اصلی این تفاوت در بدتر شدن علائم پس از فعالیت فیزیکی یا فعالیت فکری در این بیماری است. همچنین این خستگی بعد از کار زیاد، اضطراب یا بی خوابی رخ نمیدهد، بلکه این خستگی از نوع شدید و خطرناک میباشد و با استراحت و داشتن فعالیت بدنی و ذهنی از بین نمیرود. این خستگی تمام بدن را احاطه کرده و فعالیت ذهنی و بدنی و توان فرد را به شدت کم میکند. کیفیت زندگی در برخی از این بیماران پایینتر از بیماران MS و نارسایی قلبی و نارسایی کلیه برآورد میشود.
هنوز کاملاً مشخص نیست که چرا این سندرم به وجود میآید، اما به احتمال زیاد یک بیماری ثانویه است. بدین معنا که عوامل و علل ریشه ای مختلفی میتوانند منجر به این علائم شوند. در اکثر موارد این بیماری پس از یک یا چند عفونت ویروسی یا آسیب فیزیکی به گردن مثلاً در تصادفات رانندگی یا ورزشی شروع میشود.
در بسیاری از بیماران علائم نقص عملکرد سیستم اعصاب خودگردان dysautnomia و POTS وجود دارد و در برخی بیماران علائم میالوپاتی هم دیده میشود. بسیاری از بیماران سندرم ماست سل فعال mast cell activation sydrome دارند و همچنین در درصد قابل ملاحظه ای از مبتلایان مشکلات مربوط به بافتهای همبندی مانند سندرم اهلرز دانلوس EDS دیده میشود. با پیدایش مفهوم stretch myelopathy یا کشش طولی نخاع در سال ۲۰۰۵ توسط دکتر هندرسون و همچنین اختراع دستگاههای ام ار ای نشسته که امکان عکسبرداری از بیمار در حالت نشسته و در موقعیتهای مختلف گردن (فلکشن و اکستنشن) را میدهد گزارشهای متعددی ثبت شده مبنی بر اینکه تعداد زیادی از مبتلایان در واقع مشکلات زیربنایی مربوط به نخاع گردن و ساقه مغز مانند بیثباتی مفصل جمجمه-مهره اول یا مهره ۱-مهره ۲ یا بیثباتی در مهرههای پایینتر گردن دارند که منجر به کشیده شدن نخاع در طول خود بر اثر حرکات روزمره گردن میشود. برخی مبتلایان، تنگی کانال نخاعی ناشی از بیرون زدگی دیسک compressive myelopathy یا کایفوسیس (انحنای برعکس گردن) combined myelopathy یا مشکلاتی ازین دست دارند؛ و جالب توجه است که این بیماران پس از عمل جراحی فیوژن مهرههای بیثبات یا تعویض دیسک درمان شدهاند.
به دلیل تشخیص دشوار این مشکلاتِ نخاعی و عدم آشنایی اکثر پزشکان با مفهوم stretch myelopathy اکثر مبتلایان هیچگاه تشخیص داده نمیشوند و سالها به پزشکان متعدد مراجعه میکنند و اکثر پزشکان به علت گستردگی علائمی که این بیماران تجربه میکنند علت را به مشکلات روانپزشکی نظیر conversion disorder مرتبط میکنند و این بیماران هیچگاه درمان نمیشوند.
علائم
- تشدید خستگی خصوصاً بعد از فعالیت بدنی یا ذهنی (احساس ضعف و بیماری و سرگیجه که گاه تا هفتهها و ماهها طول میکشد)
- سرگیجه و سنگینی سر و گیجی (مه مغزی)
- ضعف شدید خصوصاً پس از بیدار شدن در صبح
- سردردهای مزمن و جابهجا شونده
- خستگی و التهاب مزمن چشم و تاری دید و حساسیت چشم به نور
- اشکال در به خواب رفتن و بیدار شدن متوالی در شب
- حساسیت به تغییرات دما (حساسیت به گرمای تابستان یا سرمای زمستان)
- تشنگی شدید و احتیاج به دفع سریع ادرار
- حملههای پانیک خصوصاً پس از مصرف داروهای شیمیایی یا گیاهی خاص (به دلیل به هم خوردن تعادل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک)
- علائم و نشانههای گفته شده در تمام بیماران مبتلا به این سندرم دیده شده، اما در بعضی از بیماران، نشانههای دیگری نیز شناخته شده که این نشانهها عبارتند از:
- افت فشار خون و افزایش ضربان قلب هنگام ایستادن (افزایش ضربان بیش از ۳۰ بار در دقیقه پس از برخاستن)
- احساس گر گرفتگی پس از مصرف خوراکیهای انرژی زا
- سرد شدن دست و پا (سندرم رینو) و عرق کردن دست و پاها هنگام سرد بودن
- پرشهای عضلانی غیرارادی
- لرزش پاها هنگام ایستادن و احساس نداشتن تعادل (خصوصا هنگام بسته بودن چشمها) و افت جریان خون مغزی
- فیبرومیالژیا (دردهای مزمن و جابهجا شونده در عضلات و مفاصل)
- آلرژی و حساسیت به غذا (عموما خوراکیهای حاوی هیستامین)، الکل، عطر، مواد شیمیایی، دارو و سر و صدا و نور
- نامنظمی ضربان قلب
- افسردگی، عدم تحمل استرس، عصبانیت، ترس، زودرنجی و احساس تباهی و مرگ
- درد در ناحیه پشت سر و زیر جمجمه یا گردن
- دردهای شکمی، تهوع، اسهال و نفخ (سندرم روده تحریک پذیر)
اثرات این اختلال بر زنده گی
۸۰ در صد افراد مصاب را زنان تشکیل میدهند. زنانی که این اختلال را متقبل میشوند، معمولاً در انجام کار های خود علاقه مند و لایق میباشند، از همه بیشتر مسؤولیت خانواده را برعهده میگیرند و همیشه نیازمندی های دیگران را بر نیازهای خود ترجیح میدهد.
اعراض و علائم فشار عصبی متنوع میباشند. فشار عصبی شاید به شکل علائم فزیکی مانند درد کمر، سردردی، ناراحتی شکم و روده ها، تپش قلب و قدرت ضعیف شده دفاعی بدن تبارز نماید. شخص مصاب شاید خسته باشد ولی همزمان نمیتواند اعصاب خود را آرام کند و بخوابد. این اختلال احساس تشویش، اضطراب، افسردگی و مشکل در تمرکز را به همراه دارد
وضعیت این بیماران در ایران
در ایران اکثر افراد مبتلا به این بیماری اشتباهاً مبتلا به اختلال پنیک یا اگر درد عضلانی هم داشته باشند مبتلا به فیبرومیالژیا تشخیص داده میشوند و به روانپزشک ارجاع داده میشوند و برای آنها قرصهای ضد افسردگی تجویز میشود. در حالیکه این قرصها هیچگاه موجب درمان این بیماری نمیشوند یا حتی بدن برخی از این بیماران به این قرصها واکنشهای شدیدی نشان میدهد و ممکن است موجب شروع دورههای تشدید علائم شوند. ار نظر روانی هم این بیماران در مضیقه قرار دارند زیرا نه تنها تحمل عوارض این بیماری بسیار سخت و طاقت فرساست است همچنین همواره از سوی دیگران و پزشکان مورد سرزنش قرار میگیرند و به آنها تلقین میشود تمامی این علائم واقعی نیستند و ساخته ذهن خودشان هستند، در صورتی که در تمامی مراکز علمی و پزشکی دنیا این بیماری به عنوان بیماری جسمی و نورولوژیک (سازمان بهداشت جهانی ۱۹۶۹) دستهبندی شده و تشخیص دقیق علتها و درمانهای آن یکی از چالشهای بزرگ قرن به حساب میآید. در سال ۲۰۱۷ فیلم مستندی به نام Unrest در مورد این بیماری ساخته شد. سازنده این مستند جنیفر بریا دانشجوی سابق دانشگاه هاروارد است که با شروع این بیماری مجبور به ترک تحصیل میشود و این فیلم را بر روی تخت خواب خود از طریق ارتباط اینترنتی با سایر بیماران در سایر نقاط جهان میسازد. این فرد در اواخر سال ۲۰۱۸ مبتلا به عدم تعادل جمجمه و گردن Cranio Cervical Instability تشخیص داده شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و اکنون در حال بهبودی است.