در بعضی از شرایط ها ممکن است انسان به جای اینکه به طرف مقابل خود کمک کند، موجب ناراحتی و یا حتی ناامیدی او شود. ما انسان ها باید چگونه از اشخاص مختلف انتقاد کنیم؟ ممکن است شخصی از ما انتقاد کند باید در این شرایط ها چگونه پاسخ او را بدهیم؟
چه کسانی درصد کمتری انتقاد پذیر هستند؟
1. افرادی که احساسی هستند.
افرادی که احساساتی هستند اغلب بیشتر در معرض آسیب هستند. چنین افرادی به سرعت ناراحت میشوند. افراد برونگرا اغلب طرفداران بیشتری دارند، اما افراد درونگرا بسیار دیرجوش و کاملا افراد ساکتی هستند و برخی از صفات های رفتاری افراد دورنگرا محسوب میشود. اما از دید برخی از افراد این نگاه ننگ است.
2. اشخاصی که دارای عزت نفس پایینی هستند.
برخی از افرادی که عزت نفس پایینی دارند، درواقع برعکس واقعیتی که اتفاق افتاده است را درک میکنند. چنین افرادی در ارتباطات خود دچار اختلال میشوند و موجب شکنندگی آنها میشود.
3. زنان
برخی از زنان حساسیت بیشتری به انتقاد دارند و هر آن ممکن است نسبت به انتقاد ها واکنشی از خود نشان دهند. بسیاری از زنان وجود دارند که مردان را به خاک مینشانند و افرادی هستند که شکست ناپذیر هستند.
هر آن چیزی که گفته شد به این معنا نیست که از افراد انتقاد نکنید، باید به این موضوع توجه داشته باشید که به ارزش های اخلاقی و عرفی افراد توجه به سزایی کنید. مواظب باشید که انتقاد شما به معنای فضولی و حتی وارد شدن به زندگی شخصی افراد تلقی نشود.
هنگامی که در زندگی توجه به خطاهای شناختی داشته باشید، باعث کاهش بسیاری از برداشت های غلط میشود. به همین علت هیچ دعوایی نمیشود که بخواهیم برای حل وفصل آن راهی را پیدا کنیم. هنگامی که اشخاص با خطاهای شناختی آشنا باشند، یک نیرو و قدرتی دارند که باعث میشود حتی در تاریکی این موانع را شناسایی کنند و از آن دوری کنند.
(( برخی از افراد میگویند اگر فلان دارو را بخورم، دیگر به عمل جراحی احتیاجی ندارم. همسایه کناری ما هم چنین مشکلی داشت و همین دارو را مصرف کرد و خیلی سریع خوب شد)) به نظر شما آیا به ذهن پزشک نمیرسید، به جای اینکه شما را عمل کند به شما بگوید آن دارو را مصرف کنید؟ چنانچه وقتی دارو را مصرف کردید دچار اتفاقی ناگوار شدید میخواهید یقه دکترتان را بگیرید یا همسایه؟
1. اشتباه فکری
هنگامی که میخواهم فرزندانم را راهنمایی کنم، سریع به من تهمت میزنند که تو وارد حریم شخصی ما شدهای، و با خود میگوید دیگر آنها را راهنمایی نخواهم کرد.
آیا ما باید زمان، موقعیت و یا حتی روش راهنمایی را تغییر داد؟ یا از دیگران کمک بگیریم که به فرزندان ما کمک کنند؟ احتمال میدهد که از آنها حرفشنوی داشته باشند.
(( آرزوی من این بود که یک ورزشکار شوم، اما به علت آسیب دیدگی شدیدی که زود هنگام پیدا کردم، دیگر دنبال علاقه خود نرفتم و در زندگی خود سعی کردم که این مسئله را فراموش کنم و در برابر علاقه شدید خود به ورزشکاری انکار و سرکوب کنم. آیا نمیشود به گزینه های دیگری فکر کرد؟ روزنامهنگار ورزشی شوم یا حتی پوشاک ورزشی بزنم؟ و…
2. پیامد ها را فاجعه آمیز نکنید.
تمام زندگی خود را خواهم باخت اگر در کنکور امسال قبول نشوم. برای رسیدن به اهدافم اگر به سربازی برم باید تمام آنها را فراموش کنم چون به هیچ کدوم آنها نخواهم رسید.
فکر کنید در شرکتی کار میکنید و رئیس از شما ایرادی میگیرد. در چنین شرایطی واکنش های متعددی ممکن است از خودتان نشان دهید:
1. با او دهان به دهان شوید
وقتی که پول چندانی به من نمیدهید، انتظار دارید که با دقت تمام به کار ها رسیدگی کنم؟ اگر چنین شخصی را میخواید دنبال فرد دیگری بگردید.
2. کوتاه آمدن
کاملا حق با شما است.
3. ایجاد شرمندگی و گناه
فکر میکردی اگه مرد بودم میتونستی اینجوری سرم داد بزنی؟ الان که جلوی همهی همکارانم من رو ضایع کردی چیزی عوض شد جز اینکه شخصیت منو خورد کردی؟
شما باید در این شرایط هاواکنش منفی از خودتان نشان ندهید و با اقتدار تمام با رئیس خودتان صحبت کنید. و از بخواهید که به شما توضیح دهد که چرا از کار شما ایراد میگیرد و در نهایت با آرامش تمام با او صحبت کنید و مشکل را حل کنید.