عدم تطابق اهداف زندگی یکی از مسائلی است که می‌تواند به چالش‌های جدی در روابط پیش از ازدواج منجر شود. این وضعیت ممکن است بر روی پیوند عاطفی بین دو نفر تأثیر منفی گذاشته و اگر مورد توجه قرار نگیرد، می‌تواند به مشکلات بزرگی در آینده منجر شود. دکتر معافی، مشاور روانشناسی با تجربه در لندن، به بررسی این مشکل و ارائه راهکارهایی برای حل آن پرداخته است. او بر این باور است که آگاهی از اهداف و ارزش‌ها در رابطه، کلید ایجاد یک ازدواج موفق و پایدار است. در نگاهی دقیق‌تر، عدم تطابق اهداف زندگی ممکن است به دلایل مختلفی مانند فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی یا حتی شخصیتی ناشی شود. افرادی که در یک رابطه قرار دارند، ممکن است در مورد موضوعات مهمی مانند کار، خانواده، کودک، و مسائل مالی دیدگاه‌های متفاوتی داشته باشند. این عدم تطابق می‌تواند در طول زمان به بروز اختلافات و تنش‌ها منجر شود.

دکتر معافی به مراجعین خود تأکید می‌کند که یکی از گام‌های مهم در یک رابطه، شناسایی و بیان اهداف شخصی و مشترک است. او پیشنهاد می‌کند که زوج‌ها قبل از اقدام به ازدواج، در مورد هدف‌های زندگی خود و شیوه‌هایی که می‌خواهند به آن‌ها دست یابند، گفت‌وگو کنند. این گفت‌وگوها نه‌تنها به درک بیشتر از یکدیگر کمک می‌کند، بلکه می‌تواند آن‌ها را به سمت توافقات مشترک و سازگار هدایت کند. دکتر معافی همچنین به مراجعینش یادآوری می‌کند که تاکید برهمراهی و همدلی در این موضوع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ این یعنی اینکه دو طرف باید بتوانند نظرات یکدیگر را شنیده و درک کنند و اگر اختلافاتی وجود دارد، به چگونگی حل آن توجه داشته باشند.

در مواقعی، عدم تطابق اهداف زندگی ممکن است ناشی از عدم اطلاعات کافی در مورد یکدیگر باشد. دکتر معافی به افراد توصیه می‌کند که در دوران آشنایی، از پیش‌زمینه‌های خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی یکدیگر آگاهی پیدا کنند. بسیاری از افراد ممکن است تصور کنند که با عشق و علاقه می‌توانند هر مانعی را پشت سر بگذارند، اما واقعیت این است که اهداف و ارزش‌های زندگی به همان اندازه مهم هستند. اگر هدف‌های زندگی دو نفر با هم سازگار نباشد، ممکن است در آینده دچار چالش‌های جدی شوند که درمان آن‌ها به مراتب دشوارتر خواهد بود.

علاوه بر این، دکتر معافی به مراجعینش یادآوری می‌کند که مهم است نه تنها نیازها و آرزوهای خود را بیان کنند، بلکه توانایی شنیدن و درک نیازهای طرف مقابل را نیز داشته باشند. او می‌گوید: “شنیدن فعال” یکی از کلیدهای موفقیت در هر رابطه است. اگر هر دو طرف در تلاش باشند که نیازها و آرزوهای یکدیگر را درک کنند و برای آن ارزش قائل شوند، فرآیند دستیابی به توافق بر سر اهداف مشترک تسهیل می‌شود.

دکتر معافی همچنین بر اهمیت انعطاف‌پذیری تأکید می‌کند؛ در دنیای مدرن، نیازها و چشم‌اندازهای زندگی ممکن است تغییر کند و این طبیعی است. بنابراین، زوج‌ها باید بتوانند با تغییرات در اهداف و ارزش‌های یکدیگر سازگار شوند. او به مراجعین می‌آموزد که چگونه می‌توانند با یکدیگر برای ایجاد یک چارچوب مشترک برای اهداف زندگی صحبت کنند و در عین حال احترام به فردیت یکدیگر را حفظ نمایند. دکتر معافی معتقد است که مشاوره می‌تواند به زوج‌ها کمک کند تا زمینه‌های مشترک و نقاط قوت رابطه‌ی خود را شناسایی کنند و از آن برای ایجاد یک زندگی مشترک موفق استفاده کنند. این فرآیند امکان‌پذیر است که از طریق صحبت کردن و گجتیک مشترک در زمینه اهداف زندگی به وجود آید. مشاوره نه تنها به شناسایی مشکلات کمک می‌کند، بلکه به زوج‌ها این امکان را می‌دهد که به روشی مثبت و سازنده بر روی مسائل کار کنند و از این طریق روابط خود را تقویت کنند.

مراجعه به مشاور برای افراد و زوج‌هایی که در زمینه عدم تطابق اهداف زندگی قبل از ازدواج با چالش‌هایی مواجه هستند، می‌تواند مزایای فراوانی داشته باشد. یکی از اصلی‌ترین دلایل مراجعه به مشاور، دریافت یک دیدگاه بیرونی و غیرجانبدارانه است. مشاوران، با سال‌ها تجربه و دانش در زمینه روانشناسی و روابط انسانی، می‌توانند به افراد کمک کنند تا از زوایای مختلف مشکلات خود را بررسی کنند. این دیدگاه جدید می‌تواند به افراد کمک کند که مسائل را از دریچه‌ای متفاوت نگاه کنند و از قضاوت‌های شخصی یا عاطفی خارج شوند.

یکی دیگر از مزایای مهم مشاوره، ایجاد فضایی امن و بدون قضاوت است. در این فضا، افراد می‌توانند نگرانی‌ها و احساسات خود را به راحتی بیان کنند و به طور مستقیم در مورد اهداف و آرزوهای خود صحبت کنند. این ابراز احساسات می‌تواند به روشن‌تر شدن مسائل و اختلافات کمک کند و در نتیجه، مراحل حل مشکل آسان‌تر شود. دکتر معافی به مراجعین خود تأکید می‌کند که بیان صریح و صادقانه اهداف شخصی و چگونگی تأثیر آن‌ها بر رابطه، یکی از کلیدهای موفقیت در مسیر حل مشکلات است.

علاوه بر این، مشاوره به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کرده و یاد بگیرند چگونه به طور مؤثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. بسیاری از افراد به دلایل مختلف، ممکن است در مهارت‌های ارتباطی ضعیف باشند و این مسئله می‌تواند به عدم درک یکدیگر و بروز مشکلاتی در رابطه منجر شود. مشاور می‌تواند تکنیک‌های ارتباطی و تعاملات مؤثر را آموزش دهد که به فرد و شریکش کمک می‌کند تا درک بهتری از یکدیگر پیدا کنند و مسائل را به شیوه‌ای سازنده حل کنند.

از طرف دیگر، مراجعه به مشاوره می‌تواند به زوج‌ها کمک کند تا اهداف و آرزوهای یکدیگر را منسجم‌تر کنند. دکتر معافی به مراجعین توصیه می‌کند که در زمان مشاوره، درباره مواردی نظیر اهداف شغلی، علایق شخصی، آرزوهای مربوط به خانواده و نحوه تقسیم کار در زندگی مشترک صحبت کنند. این مباحث می‌تواند به شفاف‌سازی مواردی که ممکن است در آینده منجر به اختلاف شوند، کمک کند. زوج‌ها باید با یکدیگر درباره اینکه هرکدام چگونه تصور می‌کنند زندگی مشترکشان به چه شکلی باید باشد، گفت‌وگو کنند تا از هرگونه سوءتفاهم جلوگیری شود.

یکی از جنبه‌های دیگر مشاوره، بررسی زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی است که ممکن است بر روی اهداف زندگی تأثیر بگذارد. دکتر معافی بر این باور است که شناخت محیط اجتماعی و فرهنگی طرفین، تأثیر زیادی بر توافق اهداف دارد. بنابراین، در جلسه‌های مشاوره، لازم است که افراد در مورد پیشینه خانوادگی، ارزش‌ها و نمادهای فرهنگی صحبت کنند که ممکن است بر انتظارات آن‌ها از یکدیگر تأثیر بگذارد.

زوج‌ها می‌توانند در جلسه‌های مشاوره، به جنبه‌های عملی رسیدن به توافقات اصلی بپردازند. دکتر معافی به مراجعین می‌آموزد که چگونه اولویت‌ها را تعیین کرده و به تدریج بر روی اهداف مشترک کار کنند. این تحقیقات عملی می‌تواند شامل تهیه برنامه اقدام، تعیین نقاط قوت و ضعف، و شناسایی مراحل لازم برای رسیدن به اهداف باشد.

در کل، مشاوره نه تنها به شناسایی مشکلات کمک می‌کند، بلکه به زوج‌ها توانایی می‌دهد تا برای دست‌یابی به اهداف مشترک تلاش کنند و به این ترتیب، احتمال ایجاد یک ارتباط قوی‌تر و پایدارتر را افزایش دهند. در این فرآیند، حمایت می‌تواند به ایجاد اعتماد، شناخت بهتر و بهبود کیفیت زندگی مشترک از طریق همدلی و توافق کمک کند.