اختلالات افسردگی

تعریف اختلالات افسردگی

اختلالات افسردگی، یک بیماری است که خلق و افکار فرد را در بر می‌گیرد. این بیماری انگیزه را از بین برده و در عملکرد عادی زندگی روزمره تداخل ایجاد می‌کند. این بیماری معمولا باعث رنجش خود فرد افسرده می‌شود و هم افرادی که به او اهمیت می‌دهند را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

اختلالات افسردگی همان احساس غم گذرا نیست. بر اساس تعریف، علائم حداقل باید به مدت دو هفته وجود داشته باشند تا بتوان گفت که فرد افسرده است.

افسردگی نه نشانه‌ی ضعف شخصی است و نه وضعیتی است که به اراده و میل فرد از بین برود. افسردگی به صورت اپیزودی رخ می‌دهد. هر اپیزود آن هم هفته‌ها یا ماه‌ها طول می‌کشد. گرچه علائم به طور خودبه‌خود در طول زمان بازمی‌گردند. اما برخی از اشکال درمان برای کاهش احتمال وقوع اپیزودهای عودشونده حائز اهمیت هستند. درمان مناسب می‌تواند به بسیاری از افرادی که از افسردگی رنج می‌برند، کمک کند.

اختلالات افسردگی هم‌چون سایر بیماری‌ها از قبیل بیماری قلبی، انواع گوناگونی دارد. در ادامه برخی از رایج‌ترین اختلالات افسردگی بررسی می‌شوند. با این حال، تمام انواع افسردگی، با تنوع در تعداد علائم افسردگی و شدت و تداوم آن‌ها شناخته می‌شوند.

اختلال افسردگی :

به آن اختلال یک قطبی نیز گفته می‌شود.ویژگی اصلی این اختلال یک دوره زمانی حداقل دو هفته‌ای است که در ضمن آن یا خلق افسرده یا بی علاقگی یا فقدان احساس لذت تقریباً در همه کارها وجود دارد. همچنین فرد باید دست کم چهار نشانهٔ دیگر از جمله تغییر در اشتها یا وزن، خواب، و کارهای روانی-حرکتی، کاهش نیرو، احساس بی‌ارزشی یا گناه، مشکل در تفکر، تمرکز یا تصمیم‌گیری، یا افکار عودکننده دربارهٔ مرگ و خودکشی، طرح نقشه یا اقدام برای خودکشی را داشته باشد.

انواع رایج اختلالات افسردگی

۱) اختلال افسردگی شدید یا افسردگی ماژور

این نوع از افسردگی به صورت یک غم مداوم به همراه تعدادی از علائمی که با قابلیت کار کردن، مطالعه کردن، خوابیدن، غذا خوردن و لذت بردن از فعالیت‌هایی که قبلا خوشایند بوده‌اند، تداخل می‌کنند، در فرد ظاهر می‌شود.

اپیزود ناتوان‌کننده‌ی افسردگی ممکن است تنها یک بار اتفاق بیافتد ولی معمولا چندین بار در طول زندگی رخ می‌دهد. افسردگی بسیار بیشتر از یک اختلال است. این بیماری عملکرد بسیاری از سیستم‌های بدن را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.

محققان دریافته‌اند که عملکرد سیستم ایمنی در شرایط افسردگی لطمه می‌بیند. همین مختل شدن عملکرد ایمنی، خود ممکن است عامل بروز اختلالات دیگری از جمله بیماری‌های قلبی باشد.

2) Dysyhimia یا افسردگی مزمن

افسردگی مزمن شامل علائم ناراحتی و دلسردی در بیشتر روزها در یک مدت طولانی است. ولی این خلق افسرده ناتوان‌کننده نیست، گرچه تا حدی عملکرد فرد را مختل می‌کند. البته بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی مزمن اپیزودهای افسردگی شدید را نیز در برهه‌ای از زندگی خود تجربه می‌کنند. برخی از اشکال افسردگی شامل تغییرات اندک در خلق و خوی فرد است و تحت شرایط خاصی ایجاد می‌شود.

۳)اختلال ملال پیش از قاعدگی

این نوع از افسردگی که به عنوان سندروم پیش از قاعدگی نیز شناخته می‌شود، در هفته‌ی پیش از شروع قاعدگی به وجود می‌آید. این حس در روزهای پس از شروع قاعدگی فروکش می‌کند و در هفته‌ی پس از اتمام قاعدگی بهبود می‌یابد. بر اساس اطلاعات موسسه‌ی ملی سلامت، ۳ تا ۸ درصد زنان در سن باروری، اختلال پیش‌ از قاعدگی را تجربه می‌کنند.

۴) افسردگی شدید همراه با خصوصیات سایکوتیک

افسردگی سایکوتیک، زمانی رخ می‌دهد که بیمار دچار افسردگی شدید همراه با توهم و هذیان باشد. علائم سایکوتیک ممکن است متجانس با علائم خلقی افسردگی باشند. علائم سازگار با پیش‌زمینه‌های افسردگی از قبیل احساس عدم کفایت، گناه، پوچ‌گرایی یا مرگ و یا توهم‌ها و هذیان‌ها ممکن است در این نوع از افسردگی بروز کند.

5(افسردگی بعد از زایمان

این نوع از اختلالات افسردگی زمانی تشخیص داده می‌شود که زنی در طول حاملگی یا چهار هفته‌ی پس از زایمان، دچار اپیزود افسردگی شدید شود. تخمین زده می‌شود که ۳ تا ۶ درصد زنان افسردگی بعد از زایمان را تجربه می‌کنند.

6) افسردگی شدید با الگوی فصلی

اختلال خلقی فصلی (SAD) به صورت شروع بیماری افسردگی در طول زمان‎‌های خاصی از سال تعریف می‌شود. معمولا، افسردگی در طول ماه‌های زمستان که آفتاب محدود است، ایجاد شده و به طور کامل در ماه‌های بهار و تابستان بهبود می‌یابد.

در تعداد کمی از موارد افسردگی فصلی، افسردگی درطول ماه‌های تابستان هم رخ می‌دهد. SAD می‌تواند به طور موثر توسط نوردرمانی بهبود یابد، اما تقریبا نیمی از افراد مبتلا به SAD، با نوردرمانی بهبود نمی‌یاند. داروهای ضدافسردگی و روان‌درمانی می‌توانند علائم SAD را به تنهایی یا در ترکیب با نوردرمانی کاهش دهند.

همه‌گیری‌شناسی اختلال افسردگی اساسی

ویژگی‌های خاص وابسته به فرهنگ: فرهنگ می‌تواند تجربه و درک نشانه‌های افسردگی را تحت تأثیر قرار بدهد. با این آگاهی و هوشیاری نسبت به خصایص قومی و فرهنگی در زمانی که بیمار از دوره افسردگی عمده اظهار ناراحتی می‌کند، می‌توان از تشخیص مبهم یا تشخیص غلط جلوگیری کرد. برای نمونه، در بعضی فرهنگ‌ها افسردگی ممکن است به جای غمگینی یا احساس گناه عمدتاً با جلوه‌های جسمی تجربه شود. شکایت‌های مربوط به اعصاب و سردردها (در فرهنگ‌های لاتین و مدیترانه‌ای)، شکایت از ضعف، خستگی، یا عدم تعادل (در فرهنگ‌های آسیایی و چینی)، مشکلات مربوط به قلب (در فرهنگ‌های خاورمیانه)، یا دل شکستگی (در میان سرخپوستان آمریکای شمالی) ممکن است نشانه افسردگی باشد.

ویژگی وابسته به سن: شیوع این اختلال در کودکان و نوجوانان یکسان است. گرچه داده‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد برجستگی نشانه‌های اختصاصی ممکن است همراه با سن تغییر کند. افسردگی در نوجوانان اغلب با اختلالات رفتار ایذایی، اختلالات کاستی توجه، اختلالات اضطرابی، اختلالات مربوط با مواد، و اختلالات خوردن همراه است. در بزرگترها ممکن است نشانه‌های شناختی به‌طور خاصی بارز باشد.

ویژگی وابسته به جنس: زنان در مقایسه با مردا ن در مقاطعی از زندگی خود در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به دوره افسردگی اساسی هستند. بیشترین فرق از این بابت در بررسی‌هایی که در ایالات متحده آمریکا و اروپا انجام گرفت به دست آمد. بررسی‌ها حاکی از این است که دوره‌های افسردگی در زنان دو برابر مردان است.

دوره یا سیر: این اختلال معمولاً در طی چند روز تا چند هفته پیدا می‌شود. دوره پیش بیمارگون که ممکن است نشانه‌های اضطراب و نشانه‌های افسردگی خفیف را شامل شود که احتمالاً هفته‌ها تا ماه‌ها پیش از شروع دوره افسردگی عمده کاملاً دوام می‌آورد.

شیوع: مطالعات مربوط به این اختلال نشان داده که بسیاری از بزرگسالان به این اختلال دچار شده‌اند.برای مثال، حداقل پانزده تا بیست برابر بیشتر از اسکیزوفرنی، و تقریباً به میزان تمام اختلالات اضطرابی در مجموع. خطر کلی ابتلا به این اختلال در نمونه‌های اجتماعی از ده تا بیست و پنج درصد برای زنان و از پنج تا دوازده درصد برای مردان متغیر است. شیوع مقطعی این اختلال در بزرگسالان در نمونه‌های اجتماعی از پنج تا نه درصد برای زنان و از دو تا سه درصد برای مردان متغیر است. از قرار معلوم اتفاق افتادن آن در چند دهه اخیر بیشتر شده‌است.

همه‌گیری‌شناسی اختلال افسرده خویی

الگوی خانوادگی: این اختلال در میان بستگان بیوژنیک درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی عمده شایعتر از کل جمعیت هست.

ویژگی وابسته به سن و جنس: در کودکان ظاهراً در هر دو جنس به یک اندازه روی می‌دهد و اغلب به اختلال در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی منجر می‌شود. در سن بالا، احتمال بروز در زنان دو تا سه بار بیشتر از مردان هست.

دوره یا سیر: این اختلال اغلب شروعی زود رس و ناگهانی دارد و همچنین سیر آن مزمن هست.مدت متوسط این اختلال پنج سال هست. اما می‌تواند بیست سال یا بیشتر به درازا بکشد.اگر این اختلال مقدم بر شروع اختلال اساسی باشد احتمال بهبود خود به خودی کامل دوره‌ای بین دوره‌های افسردگی عمده کمتر می‌شود و احتمال بیشتر شدن فراوانی بروز دوره‌های آینده بیشتر می‌شود. گرچه میزان خود به خودی این اختلال ممکنه حدود ده درصد در سال باشد، اما شواهد حاکی از این هست که با درمان فعال نتایج بهتِری به دست بیاید.

شیوع: شیوع کلی یا مادام العمر این اختلال تقریباً شش درصد و شیوع نقطه‌ای یا مقطعی تقریباً سه درصد هست.

راه‌های درمان افسردگی

افسردگی، حتی در شدیدترین موارد، اختلالی درمان‌پذیر است. هرچه درمان زودتر آغاز شود، موثرتر بوده و احتمال پیش‌گیری از عود بیماری بیشتر خواهد بود.

درمان مناسب افسردگی با معاینه‌ی فیزیکی توسط پزشک آغاز می‌شود. تعدادی از داروها، برخی بیماری‌های جسمی، از جمله عفونت‌های ویروسی و اختلال تیروئید، می‌توانند باعث علائم شبیه افسردگی شوند و باید احتمال وجودشان رد شود. زمانی که احتمال علل فیزیکی افسردگی رد شد، ارزیابی روانی توسط خود پزشک یا با ارجاع به متخصص سلامت روان، می‌تواند انجام شود.

این ارزیابی باید شامل پرسش دقیق در مورد سابقه و ماهیت علائم و اپیزودهای قبلی و مدیریت آن‌ها و سابقه‌ی خانوادگی افسردگی و درمان آن باشد. با استفاده از این اطلاعات، شدت علائم کنونی می‌تواند ارزیابی گردد. این اطلاعات به عنوان پایه‌ای برای سنجش میزان بهبود فرد در طول زمان عمل کرده و دوره‌ی درمان را هدایت می‌کنند.

زمانی که افسردگی تشخیص داده شد، می‌تواند توسط روان‌درمانی، دارو یا ترکیبی از هر دو درمان شود. دارو درمانی می‌تواند علائم افسردگی فرد را کاهش دهد، درحالی‌که ‌روان‌درمانی به افکار، احساسات و باورهای منفی که ایجاد ناراحتی کرده و نیاز به مدیریت با روش‌های موثرتری دارند، می‌پردازد.

1) روان درمانی

برای افسردگی خفیف تا متوسط، عموما روان‌درمانی بهترین گزینه‌ی درمان در نظر گرفته می‌شود. روان‌درمانی در کمک به بیمار برای یافتن استراتژی‌های مقابله با موقعیت‌هایی که باعث افسردگی می‌شوند و برای مدیریت کارآمد افکار و احساسات منفی که ناراحتی را تشدید می‌کنند، حائز اهمیت است.

هم رفتاردرمانی شناختی (CBT) و هم روان‌درمانی فردی (IPT) به طور گسترده مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و نشان داده شده است که هر دو در درمان افسردگی موثرند. CBT با آموزش راه‌های جدید تفکر و رفتار، به افراد مهارت‌هایی جدید برای خلع مدل‌های منفی تفکر و رفتار می‌بخشد. IPT به افراد کمک می‌کند که روابط شخصی آشفته‌ی خود را که ممکن است سبب افسردگی شده و یا آن را تشدید کنند، درک کرده و بر روی آن کار کنند.

مطالعات نشان داده است که در بالغین، ترکیبی از دارو و روان‌درمانی می‌تواند موثرترین رویکرد برای درمان افسردگی ماژور و کاهش احتمال عود بیماری باشد. دانشمندان طی تحقیقاتی که درمان افسردگی در بالغین مسن‌تر را بررسی کرده‌اند، دریافته‌اند که بیمارانی که به درمان اولیه با دارو و IPT پاسخ داده‌اند، اگر حداقل دو سال به درمان ترکیبی خود ادامه دهند، کمتر احتمال دارد که دچار عود افسردگی شوند.

۲) درمان دارویی برای اختلالات افسردگی

داروهای ضدافسردگی، پیام‌آورهای شیمیایی متنوعی در مغز را که در پخش سیگنال‌ها در مدارهای مغزی نقش دارند، هدف قرار می‌دهند. با این حال، نحوه‌ی کار این داروها و این‌که چرا هفته‌ها یا ماه‌ها طول می‌کشد که اثر مثبتی ایجاد کنند، هنوز کاملا مشخص نیست. چرا که مغز اندام بسیار پیچیده‌ای است.

معروف‌ترین داروها، مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) هستند. SSRI ها شامل فلوکستین (پروزاک)، سیتالوپرام (سلکسا) و سرترالین (زلفت) و سایر داروها هستند.

مهارکننده‌های بازجذب سروتونین و نوراپی‌نفرین (SNRI) مشابه SSRI ها و شامل ونلافاکسین (افکسور) و دولوکستین (سیمبالتا) هستند. SSRI و SNRI ها دهه‌هاست که در کنار داروهای کلاس‌های قدیمی‌تر مصرف می‌شوند.

سه‌ حلقه‌ای‌ها – که به دلیل ساختار شیمیاییشان نام‌گذاری شده‌اند – و مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز (MAOI). SSRI وSNRI ها نسبت به داروهای قدیمی‌تر عوارض جانبی کمتری دارند. با این حال، داروها هر فرد را به طور متفاوتی تحت تاثیر قرار داده و هیچ دارویی که برای همه مناسب باشد، وجود ندارد. سه حلقه‌ای‌ها و MAOI ها هنوز ضدافسردگی‌های مهمی هستند. یافتن یک رژیم دارویی مناسب برای یک بیمار به‌خصوص نیاز به امتحان کردن بیش از یک نوع ضدافسردگی دارد.

ضدافسردگی‌ها معمولا برای اثر کردن نیاز به زمان دارند. بیماران باید دوزهای منظم را برای حداقل ۳ تا ۴ هفته مصرف کنند تا اثر درمانی کامل دارو را ببینند. همچنین لازم است که بیماران باید به مصرف دارو ادامه دهند تا خلق بهبودیافته حفظ شده و از بازگشت افسردگی پیشگیری شود. گرچه ضدافسردگی‌ها اعتیادآور نیستند و ایجاد وابستگی نمی‌کنند، قطع ناگهانی آن‌ها می‌تواند باعث علائم ترک شده و یا به عود بیماری منجر شود. برخی افراد، مانند کسانی‌که افسردگی مزمن یا بازگشتی دارند، ممکن است لازم باشد که تا آخر عمر دارو مصرف کنند.

علی‌رغم ایمنی نسبی و محبوبیت SSRI ها و دیگر ضدافسردگی‌ها، برخی مطالعات نشان داده است که این داروها ممکن است بر روی برخی افراد، به خصوص جوانان و نوجوانان، اثرات ناخواسته‌ای داشته باشند. سازمان غذا و داروی آمریکا، قرار دادن لیبل هشدار “جعبه‌ی سیاه” بر روی بسته‌بندی تمام داروهای ضدافسردگی را برای هشدار به عموم در مورد افزایش ریسک تفکر یا اقدام به خودکشی در کودکان، نوجوانان و جوانان، اجباری کرده است.

افراد مصرف کننده‌ی MAOI باید به محدودیت‌های دارویی و غذایی خاصی پایبند باشند – اجتناب از شراب و پنیر – تا از تداخلات بالقوه جدی جلوگیری شود. افراد مصرف کننده‌ی مهارکننده‌ی MAO باید یک فهرست کامل از غذاها، داروها و مواد ممنوعه در زمان مصرف دارو را دریافت کنند. شایع‌ترین اثرات جانبی سه ‌حلقه‌ای‌ها شامل خشکی دهان، یبوست، مشکل در دفع ادرار، مشکلات جنسی، تاری دید، سرگیجه و خواب‌آلودگی در طول روز است. رایج‌ترین اثرات جانبی SSRI ها و SNRI ها شامل سردرد، تهوع، عصبانیت و بی‌خوابی، آشفتگی و کاهش میل جنسی است.

جدیدترین داروی ضدافسردگی کتامین است که برای مدت طولانی به عنوان یک داروی بیهوشی ایمن استفاده می‌شده است. در کارآزمایی‌های بالینی رندوم و کنترل شده، یک گونه‌ی متفاوت مولکولی از کتامین، به نام اسکتامین، اخیرا برای درمان ایمن و موثر افسردگی تایید شده است. این دارو که به صورت اسپری بینی مصرف می‌شود، بسیار سریع خلق را بهبود می‌بخشد.

علاوه بر این، مطالعات نشان داده است که این دارو فکر کردن به خودکشی را نیز کاهش می‌دهد. هنوز کاملا مشخص نیست که اسکتامین چگونه اثرات ضدافسردگی خود را اعمال می‌کند اما مکانیسم عمل آن با سایر داروهای ضدافسردگی موجود متفاوت است. این دارو به رسپتورهای NMDA در مغز متصل شده و بازجذب نوروترانسمیتر تحریکی گلوتامات را مهار می‌کند که باعث افزایش سریع سطوح گلوتامات می‌شود.

افزایش ناگهانی گلوتامات مدارهای عصبی آن نواحی از مغز را که در انگیزه، حافظه و خلق دخیلند و با ابتلا به افسردگی دچار اختلال می‌شوند، تقویت می‌کند. داروی جدید، با نام تجاری اسپراواتو، در بالغین مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان استفاده می‌شود و به دلیل پتانسیل سومصرف، در مطب پزشک تجویز و مصرف می‌گردد.

۳) گیاه‌درمانی

در طول سال‌ها، توجه زیادی به استفاده از گیاهان برای درمان افسردگی و اضطراب شده است. گیاه علف چای یا گل راعی (Hypericum perforatum)، که اغلب در اروپا استفاده می‌شود، یکی از بهترین گزینه‌ها است. این گیاه قرن‌هاست که در بین بسیاری از اقوام مورد استفاده قرار گرفته است. تعدادی از مطالعات مدرن نیز گل راعی برای درمان افسردگی موثر می‌دانند.

طبق اطلاعات مرکز ملی بهداشت، گل راعی همواره برای بهبود افسردگی موثر نیست. بنابراین هرگز از آن برای جایگزینی درمان معمول خود یا به تاخیر انداختن مراجعه به پزشک خود استفاده نکنید. به علاوه، گل راعی اثر بسیاری از داروهای تجویزی را محدود می‌کند. ترکیب گل راعی و برخی داروهای ضدافسردگی‌های خاص می‌تواند منجر به افزایش سروتونین شده و به عامل تهدیدکننده‌ی حیات فرد تبدیل شود.

۴) درمان‌های تحریک عصبی

الکتروشوک درمانی (ECT) به خصوص برای افرادی که افسردگی شدید یا خطرناک دارند و یا افرادی که نمی‌توانند دارو مصرف کنند، موثر است. ECT اغلب در مواردی که داروها به اندازه‌ی کافی علائم را تسکین نبخشند، موثر است.

در سال‌های اخیر، ECT بسیار پیشرفت کرده است. پیش از درمان یک شل‌کننده‌ی عضلانی به فرد داده می‌شود و درمان تحت یک بیهوشی کوتاه انجام می‌گیرد.

در این روش الکترودها در مناطق مشخصی از سر قرار داده می‌شوند تا پالس‌های الکتریکی را به مغز برسانند. این تحریک یک تشنج کوتاه (حدود ۳۰ ثانیه) در مغز ایجاد می‌کند. فرد دریافت کننده‌ی ECT تحریک مغزی را در حالت هوشیاری تجربه نمی‌کند. برای درمان کامل، حداقل چندین جلسه از ECT، معمولا سه بار در هفته، لازم است.

۵) تغییرات سبک زندگی

اختلالات افسردگی می‌توانند باعث شوند که فرد احساس خستگی، بی‌ارزش بودن، بی‌پناهی و ناامیدی کند. چنین افکار و احساسات منفی باعث می‌شوند که افراد احساس تسلیم شدن کنند. درک این‌که این دیدگاه‌های منفی بخشی از اختلال هستند و معمولا شرایط واقعی را بازتاب نمی‌دهند، مهم است. افکار منفی با شروع اثر درمان محو می‌شوند. تا آن زمان:

  • سعی کنید با دیگران باشید و به کسی اعتماد کنید؛ این کار معمولا بهتر از تنها بودن و پنهان‌کاری است.
  • در فعالیت‌هایی که حالتان را بهتر می‌کند، شرکت کنید.
  • ورزش‌های سبک، رفتن به سینما یا مسابقات ورزشی یا شرکت در فعالیت‌های دینی، اجتماعی و دیگر فعالیت‌ها می‌توانند کمک کننده باشند.
  • انتظار داشته باشید که خلقتان به تدریج بهبود یابد؛ بهبود خلق معمولا زمان می‌برد.
  • از آن‌جایی که افسردگی تفکر را منحرف می‌کند، توصیه می‌شود که تصمیم‌های مهم تا پایان افسردگی به تعویق انداخته شود. قبل از تصمیم برای یک تغییر قابل توجه – تغییر شغل، ازدواج یا طلاق – با کسانی که شما را خوب می‌شناسند و نگاه واقع‌بینانه‌تری به موقعیت شما دارند، مشورت کنید.
  • به خانواده و دوستانتان اجازه دهید که به شما کمک کنند