اختلال دیستایمیا

تعریف بیماری

انواع مختلفی از افسردگی وجود دارند که هر یک از آن ها علائم خاص خود را دارند.

رایجج ترین انواع افسردگی عبارتند از:

  • اختلال افسردگی اساسی
  • اختلال افسرده خویی (دیستایمیا)
  • افسردگی دو قطبی

اختلال افسردگی اساسی با توجه به تعداد علائمی که در فرد بروز میکند، به چند دسته ی: خفیف، متوسط و شدید تقسیم میشوند.

نام های دیگر بیماری دیستایمیا : کج‌خلقی و افسرده‌ خویی که نوعی اختلال خلقی مزمن است.

بیماری دیستایمیا شامل مشکلات فیزیکی هم نیز هست و اما با علائم طولانی ‌تر.

علائم و نشانه های اختلال دیستایمیا

گرچه شدت علائم در افسرده خویی به اندازه علائم افسردگی اساسی زیاد نیست، اما باعث اختلال در عملکرد فرد بیمار میشود و سلامتی او را به مخاطره می اندازد.

افرادی که از بیماری افسردگی خویی رنج میبرند، علائم زیر را در خود نشان میدهند:

  • اختلال در خورد و خوارک (کاهش یا افزایش اشتها)
  • اختلال در خواب ( کم خوابی و بی خوابی یا پر خوابی)
  • خستگی جسمی
  • دوری از اجتماعات به دلیل کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس
  • تمرکز پایین و قدرت تصمیم گیری ضعیف
  • حس ضعف و نا امیدی

شیوع اختلالات دیگر همراه با بیماری دیستایمیا

به طور خاص برخی از افراد مبتلا به اختلال افسرده خویی به افسردگی اساسی نیز مبتلا هستند؛ که آن را افسردگی مضتعف می نامند و همین امر روند درمان آنان را پیچیده تر میکند.

شیوع بیماری از چه سنی است؟

این بیماری اغلب در کودکی اتفاق می‌افتاد.

طبق آمار به دست آمده اختلال دیستایمیا برای حداقل دو سال، دوام دارد.

(برای کودکان و نوجوانان یک سال)

چه کسی صلاحیت تشخیص بیماری های افسردگی و درمان آن ها را دارد؟

روان پزشک، خود یک پزشک است. یعنی مدرک دکترای پزشکی دارد و میتواند دارو تجویز کند و تداخلات دارویی را بفهمد و مشکلات پزشکی دیگر را نیز تشخیص دهد. همچنین روانپزشک میتواند روان درمانی نیز انجام دهد.

درمان بیماری

در افسردگی اساسی نوع خفیف، نوع درمان مانند درمان افسردگی شدید و متوسط است؛ اما لزوماً نوع واکنش بیمار به درمان بهتر از انواع دیگر نیست. البته به طور قطع، نوع درمان های مورد استفاده در افسردگی خفیف به شدّت و قدرت روش مورد استفاده در درمان دو نوع افسردگی دیگر نیست. مانند بستری کردن بیمار یا جلسات درمانی دو روز در هفته یا بیشتر.

اختلال افسرده خویی نیز از انواع خفیف افسردگی در نظر گرفته میشود؛ اما احتمال مزمن بودن آن بیشتر است. بنابراین در این موارد روند درمان در مقایسه با افرادی که مشخصا مبتلا به افسردگی اساسی است، دشوارتر میباشد.

روان درمانی: عموما اختلال افسرده خویی به همان روش درمان افسردگی اساسی مورد معالجه قرار میگیرد، اما بسته به میزان اختلالات به وجود آمده در عملکرد فرد بیمار ممکن است روش درمان از شدت کمتری برخوردار باشد. بعنوان مثال در در مان افراد مبتلا به اختلال افسرده خویی نیاز بستری کردن بیمار نیست. عموما درمان این نوع اختلال پس از شروع درمان های دارویی به مدت 4 تا 6 هفته به طول  می انجامد.

اگر تنها از روان درمانی استفاده شود، درمان بیمار مدت طولانی تری طول میکشد. نوع افسردگی نشان دهنده ی میزان واکنش آن نسبت به یک روش درمانی خاص نیست و فقط در تشخیص روش های درمان به پزشک کمک میکند. بعنوان مثال: افسردگی دو قطبی به دوره درمانی طولانی تری در مقایسه با افسردگی اساسی نیاز دارد.

دارویی: ترکیب داروهای ضد افسردگی.

پس نتیجه میگیریم با استفاده از روش روان درمانی و هم دارویی به نتایج بهتر و درمان کامل تری میرسیم.