عوامل اقتصادی افزایش سن ازدواج

ازدواج

یکی از عمده ترین دلایل تأخیر ازدواج از نـظر جـوانان، عوامل اقتصادی‌ است‌. در یک گفتوگوی ساده و خودمانی با‌ جوانان‌، بخصوص پسران‌، می‌ تـوان‌ بـه آسـانی فهمید که‌ علت نداشتن تمایل به ازدواج در بیشتر آنها برخوردار نبودن از شغل، مسکن و تهیه لوازم و ضـروریات‌ زندگی و جشن ازدواج است. در این‌ بین‌، خانواده‌ های‌ دختران‌ هم مشکل تهیه‌ جهیزیه‌ را سـدّ بـزرگی بـرای ازدواج دخترانشان می دانند، بخصوص خانواده هایی که چند دختر با فاصله‌ های‌ سنّی‌ کم، پشـت سـرهم دارند.

هزینه های مالی‌ یک‌ خانواده‌ بسیار‌ گسترده‌ و متنوّع‌ است; هزینه هـای مـسکن، خـوراک، پوشاک، درمان، تفریحات اعضای خانواده، تحصیلات فرزندان، رفت و آمد و مانند اینها. روشن است که تـأمین کـامل چـنین مخارجی تنها در صورتی امکان‌ پذیر است که افراد به مشاغلی با درآمـد کـافی دست رسی داشته باشند. در غیر این صورت، هرچند ممکن است تعداد کمی از جوانان به ازدواج روی آورند و زنـدگی فـقیرانه‌ ای‌ را در پیش گیرند، ولی معمولا افراد ترجیح می دهند تا زمانی که شـغل مـناسبی به دست نیاورده اند، ازدواج نکنند.

به هـر حـال، عـوامل اقتصادی که در تأخیر‌ ازدواج‌ نقش دارند، بـه اخـتصار عبارتند از: تهیه جهیزیه که یکی از رسوم ایرانیان است; تهیه مسکن اگرچه در حد اجـاره یـک منزل کوچک‌; بیکاری‌ پسران و نـداشتن شـغل مناسب و بـالا‌ رفـتن‌ هـزینه های زندگی. این موضوع با قـدری تـفاوت در رسوم، در سایر کشورها نیز نمود پیدا می کند.

برای توضیح این مـطلب، «اداره آمـار‌ آمریکا‌» درباره تغییرات سن ازدواج‌ در‌ بـین سال های 1900ـ1998 گزارش داده اسـت: در سـال 1956 میانگین سن ازدواج در این کشور بـه پایـین ترین حد خود رسید (برای مردان 5/22 و برای زنان 1/20 سالگی‌) و دلیل‌ آن بیشتر این بـود کـه رشد اقتصادی آمریکا پس از جنگ مـوجب گـردید کـه مردان، به ویـژه جـوانان، بتوانند به راحتی شـغل بـه دست آورده، درآمد کافی برای اداره خانواده‌ کسب‌ نمایند. از‌ دهه 1960 سن ازدواج رو به افزایش گذاشت و عامل عـمده ایـن بود که دست مزد مردان جـوان‌، بـه ویژه کـسانی کـه از تـحصیلات کمتری برخودار بودند، کـاهش یافت‌. این‌ نتیجه‌ گیری با تحقیقاتی که در کشورهای دیگر، مانند ژاپن و هندوستان، انجام گرفته نیز تـأیید گـردیده است. ‌‌بنابراین‌، عدم توان اقتصادی کـافی انـگیزه ازدواج جـوانان را پایـین مـی آورد و اجازه نمی‌ دهـد‌ آنـان‌ در سن پایین ازدواج کنند.

اما گاهی داشتن توان اقتصادی مانند داشتن شغل، مانع ازدواج‌ می شود و آن در صـورتی اسـت کـه دختران شاغل باشند. بسیاری از دخترانی‌ که شـغلی بـرای خـود‌ دسـت‌ و پا مـی کـنند و مشغول به کار می شوند، رغبت خود را نسبت به ازدواج از دست می دهند. دلایلی که موجب کاهش میل آنها به ازدواج می شود عبارتند از:

  1. دختران‌ وقتی شاغل می شـوند، توان اقتصادی شان بالا می رود و به استقلال اقتصادی می رسند. از آنجایی که یکی از انگیزه های دختران برای ازدواج، نیاز اقتصادی است و از مجرّد ماندن‌ خود‌ احساس سربار خانواده بودن دارند، با رسـیدن بـه استقلال اقتصادی، این انگیزه در آنها از بین می رود و در نتیجه، می بینیم بسیاری از آنان رغبت چندانی به ازدواج ندارند‌. زنان به دلیل آنکه مزایای اقتصادی اشتغال، امنیت و رضایت شخصی بیشتری در مقایسه با ازدواج‌ برایشان‌ فراهم می آورد، به اهداف شغلی اولویت بیشتری داده، در نـتیجه، ازدواج را بـه تأخیر می اندازند. بنابراین، دخـترانی کـه به ازدواج به عنوان یک تکیه گاه اقتصادی‌ نگاه‌ می‌ کنند، اگر با به دست‌ آوردن‌ شغل‌ به منبع اقتصادی خوبی برسند، دلیلی برای ازدواج نـدارند و تـا مجبور نشوند، ازدواج نمی کـنند، چـنان که وجود این عامل در‌ زنان‌ بیوه‌ نیز بزرگ ترین مانع برای تن دادن آنها‌ به‌ ازدواج مجدّد است.
  2. داشتن شغل از این نظر که هم منبع اقتصادی و هم سرگرمی خوبی است که مـی تـواند‌ در‌ انسان‌ نشاط و شادی به وجود آورد، جایگاه خاصی در بین دختران‌ دارد. گاهی علاقه به شغل در دختران چنان زیاد می شود که به خاطر ترس از دست دادن‌ آن‌، ازدواج‌ نمی کنند و خواستگاران را بـه بـهانه های گـوناگون رد می کنند‌. بنابراین‌، یکی از انگیزه های ازدواج دختران، که بیرون آمدن از تنهایی و انس گرفتن به همسر است‌، بـا‌ شاغل‌ شدن آنان از دست می رود; زیرا نزد آنها شغل به جـانشین‌ مـناسبی‌ بـرای‌ ازدواج تبدیل شده است.
  3. دختری که شاغل است، معمولا خواستگاران بیشتری نسبت به سایر‌ دختران‌ دارد‌. به همین دلیـل ‌ ‌از تـأخیر انداختن ازدواج واهمه ای ندارد; زیرا شانس خود را‌ برای‌ ازدواج ـ حتی اگر سن او هم افزایش پیـدا کـند ـ زیـاد می بیند. بنابراین‌، شاغل‌ شدن‌ دختر، (بر عکس شاغل شدن پسر که سبب زیاد شـدن انگیزه ازدواج است) انگیزه‌ او‌ را نسبت به ازدواج کاهش می دهد. این عامل امروزه در کشورهای غـربی‌ تأثیر‌ چشمگیری‌ در کاهش رغـبت دخـتران به ازدواج دارد و حتی بسیاری از دختران و زنان غربی به خاطر‌ همین‌ عامل، تا آخر عمر مجرّد می مانند که خود می تواند سبب‌ به‌ وجود‌ آمدن بسیاری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی شود. در کشور مـا نیز تأثیر شغل دختران در‌ تأخیر‌ ازدواج‌، گرچه مثل جوامع غربی نیست، ولی کمابیش دیده می شود و خطر گسترده‌ تر‌ شدن آن، وجود دارد.